علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 9 روز سن داره

مونس تنهایی

درد دلهاي ماماني

1390/3/18 10:04
نویسنده : مامان اعظم
472 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم عليرضا جون اين روزها خيلي پرتحرك شدي بعضي روزها واقعا كم مي يارم نگراني بي خوابي همه وهمه خيلي سخته ولي درمقابل عشق وارزوهايي كه براي تو دارم هيچ نيست. اين هاروميگم تا بدوني بيشتر مامان ها اين طورين تو عادت داري ساعتها توبغل دورتا دوراتاق رات ببرم اين باعث شده شبها از پشت درد نتونم بخوابم درطول روز خوابهاي تو يك ربع يك ربعه اين باعث شده من براي انجام كارهاي. روزانه دچار استرس بشم چون تو دوست داري به محض بيدار شدن باهات بازي كنن وگرنه خونه رو روسرت مي ذاري.بيشترشبها با اينكه ما ازساعت ١٠ خاموشي توخونه داريم ولي تو براي خوابيدن حسابي اذيت مي كني من ساعتها توخونه رات مي برم به طوري كه پاهامو از خستگي رو زمين مي كشم وچشمام سياهي مي ره اون موقع بابا تو رو لاي پتو مي پيچه ومي بره تو كوچه . يك چند وقتي كه دستاتو تا مچ توي دهنت مي كني فكر كنم لثه هات مي خاره .علیرضا جون وقتی بزرگ شدی حتما وبلاگ خودتو بخون

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (2)

سارا
18 خرداد 90 10:44
عاشقتمممممممممممممممم جیگر
yasamin
18 خرداد 90 23:47
خيلي دلم براش تنگ شده دوست دارم بيام ببينمش